!..No! I grew up
دیشب که داشتم می خوابیدم کلی عروسک دور و برم بود..
قبلش بچه ی دختر عمه م باهاشون بازی کرده بود..
حال نداشتم جمعشون کنم..
صبح که پا شدم دو تا سگ کوچولو تو بغلم بودند!
حالا من بودم و اسنوپی توی بغلم و لبخند موذیانه و پهن به درازای صورت خواهرم..
_ دیشب با عروسکات خوابیده بودی؟!
_ برو گم شو!
دیگه عروسکامو به هیچکی نمیدم.. پی نوشت هم نداره..
پ.ن: آه چرا داره! دیروز با طناب خودمو به تخت بستم تا آپ نکنم!
کار خیلی شجاعانه ای کردی که آپ نکردی...
ولی نه به شجاعت جنابعالی که حتی می ترسی اسمتو بدونم..
من همیشه به ۶ تا عروسک رو تختم میخوابم...!هیچ کس بهم نمیخنده!
تو ترکی؟!(To Torki Na....To0 Tarki?!!!!!)
آره تو ترکم مثلا..
حالا بعد توضیح میدم..
خوش به حالت!
سلام
کامنتت رو تو وب داداشیم پوریا
(وب کرجیها)
خوندم که گفته بودی اسم منو از کجا فهمیدی
کنجکاو شدم اومدم اینجا همه ی پستات رو خوندم
از خاتمی ... از کنکور امسال و پارسال و اون دوست نابغت... از بیمارستان بودن زهرا جون ...از نوشته ی قشنگ تو دفتر خاطرات اون دوست
(راستش منم دفتر خاطرات دارم اما نه اینجوری)
از اینکه قراره جای فرهنگسرا امام زاده داشته باشید ...
حتی جواب کامنتا ...و اون ی بیت شعر ... آش پشته پایی که قراره نگه داری تا ...روز پدر و تصمیم درباره ی زندگی سمیه که زیاد خوشم نیومد ...
از عشق دیروز و امروز و فردا... از عشق به خودت
از اون امتحان مسخره ... از اینکه یکی از دوستام گفت و من جرات نکردم برم تو اون سایت عضو شم تا بعد از مرگم ...
و از اینکه شب با اسنوپی خوابیدن چندان هم بد نیست
شاید به نظرت خیلی بی کار بودم
اما اتفاقا اون قدر کار دارم که همه گله دارند چرا سر نمی زنی
بعضی وقتا بعضی جاها مث دل نویسنده هاشون پاک و صافه
و وب شما بهترینشونه ...
کفم برید!
بابا آدم بیکارتر از تو هم پیدا میشه؟!!!
راستی من هم دفترخاطرات دارم.. ۱۲ تا! حالا بعد راجع بهش توضیح میدم.
من هم همیشه با عروسک می خوابم ولی دوست ندارم کسی بفهمه... چون اون وقت ممکنه بهم بخندند...البه ما که بخیل نیستیم... بخندند!
وی نه به این خاطر که بگن با این سنش داره با عروسک می خوابه! خنده داره؟
موفق باشی!
می بینم که اعترافها داره رو میشه!
۱.من هیچ وقت از گفتن اسمم نمی ترسم واصلا خوشم نمی یاد کسی اسمم رو بدونه وهمه جا هم به همین صورت می رم.
۲.حالا واقعا اسمت … است؟!
اسم قشنگییه.
سلام دیوونه
خوش بحالت که همیشه لبت خندونه !!!
خوبی تضاد محض من ! این اسم جدید تو یه ~ تو ذهن متورم من ~ خوفی بد قلق شیرین ؟
دیگه نمیخوای با ما بجنگی و غرغر کنی و توجیه بازی در آری؟
راستی تو از کجا فهمیدی من جز مافیا بودم ؟!!
بگذریم. اومدم بگم جامون عوض شده .منتظر غرغرات هستم
از طرف خبیث بزرگ که میخواد رو مخ منها راه بره !!!!
اتفاقا دلم لک زده واسه دعوا!!!
ولی یادم نمیاد با کسی دشمنی داشته باشم..
همه همینجورن. اولش فکر می کنند باهاشون دعوا دارم. اصلا تحریمم می کنند. بعد که می بینند کشش نمیدم خودشون پی به واقعیت می برند. مثل پسر جنوب.. صبرا.. سیاورشان.. ناخدا.. بزغاله.. انریکه فنز...
این لیست هنوز ادامه داره دوست من!
الان عروسک هایی اومدن که خیلی با حال تر اسنوپی اند
مثلا؟
اصولا خوبه که .. بچه ها با عروسکشون شب برند رختخواب..
پسرا هم بعضی ها میرند...
خوبه که خودت فهمیدی این جور دعواهای بی مزه رو نباید ادامه داد.. از این بابت خوش حالم ...
**********************************************
سلام من گفتم نتیجه اخلاقی بده بعد تو میگی بی تربیتی بیا نتیجه اخلاقی بده... بدشم زشت نیس یه دختر ۱۸-۱۹ ساله با عروسک اونم اسنوپی بخوابه....
آخه این که تو نوشتی تنیجه اخلاقی نداشت که!
دیگه فوقش خودمو بکشم اخلاقی ترین نتیجه ش ازدواجه! بعدش هم من الان تا این لحظه دقیقا ۱۸ سال و ۹ ماه و ۱۳ روزمه.. و در ضمن خود عروسکها علاقه ی عجیبی به من دارن.. اینی هم که گفتی هیچم زشت نیست!
سلام دوست عزیز
از اینکه برایم نظر گذاشتی ممنونم .خوش به حالت که این همه عروسک داری!!
من فقط یک عروسک سگ شنی دارم که تازه اونم پارسال از کسی کادو گرفتم همین!
اصلاْ هم عیب نیست که دخترها به عروسک علاقه دارند پسرها هم عاشق ماشین هستند!
بازم بهم سر بزن.از نوشته هات خوشم اومد.
بای
از من میشنوی از سر لج هم که شده با اولین درآمدت از شرکتت برو یه مشت عروسک بخر.. به کوری چشم ناخدا.. همه شون اسنوپی!
سلام
اون جریان قیف و قیر رو همیشه به خاطر بسپار دوباره گریبان گیرش بودم ... باید بگم دارم ناامید میشم .دختر تو چته؟ همش با خودم فکر می کنم یه نفر چه طوری میتونه اینقدر تلخ باشه. بگو اینا همش اشتباهات منه و اینا همه شوخی اند حالا این پست اخیر یه چیزی قبلی رو نتونستم تحمل کنم
راستی کلینیک برای جراحی شانس و چندتا چیز دیگه... سراغ نداری ؟
آها اگه بفهمی کسی دفتر خاطراتتو خونده نه هر ۱۲تاشو مثلا ۲تا شو چه کارش میکنی ...باور کن من اینکارو نکردم اگ ه هم کدرده بودم جرات اعترافشو نداشتم
۱. من چیزیم نیست..
۲. نه سراغ داری به من هم خبر بده..
۳. اگه گیرش بیارم پوستشو... نه نمی کنم.. ولی یه بلای خانمان سوز دیگه سرش میارم. مطمئن باش!
سلام. عروسکای دیروز! واااااااای چه روزایی...
اینکه جواب میدی خیلی خوبه!
یعنی بازم بیام؟؟
موفق باشی
سلام
وقتی لینکتو دیدم فکر کردم با یه مجنون طرفم اما وقتی نوشته هاتو خوندم فهمیدم که نه تو یه عاقلی و سود و ضرر همه چیزو می سنجی.
اگه عاشق نیستی بین مجانین چه می کنی؟
چرا اسمتو گذاشتی دیوونه؟
میدونی چرا خوشبختی واسه ت محاله چون عشق رو نشناختی .
بخدا عشق اون چیزایی که تو ازش گفتی نیست که صبح یکی عاشق بشه شب فارغ.
ودلیل انزجارت هم همین بوده. عشق به کمال رسیدن همه فریضه هاست نه ارضای غریزه ها.
اگه می خوای عشقو بشناسی به دور و برت نگاه کن تا عشقبازی خدارو باخودت ببینی اگه باز نفهمیدی چشمای نگران مادرتو ببین که از یه آخ گفتنت بارونی میشه وهزاران نشونه دیگه که میدونم حوصله شنیدنسشو نداری .
مث اینکه خیلی حرف زدم ببخشید خداحافظ.
۱. من عاشق کسی یه چیزی نیستم..
۲. دیوانه هم نیستم..
۳. از چیزی هم انزجار ندارم..
۴. لطفا اینقدر درباره ی من دچار سوءتفاهم نشوید.. درخواست بزرگی است؟!
سلام دوست عزیز کارت در کنار سادگی خیلی با معناست خسته نباشی به ما هم سری بزن .. اگه قابل ... یا حق
سلام
مگه چه اشکالی داره آدم با عروسکاش بخوابه؟
موفق باشی
هیچ اشکالی!
عشق چیره نمی شود ،
عشق می پرورد
عشق توان دارد
که در یک لحظه آن کند
که رنج به سختی می تواند در یک عمر فراهم آورد .
از این که در کنارم هستی ، بسیار شادمانم.
بودنت یاریم می کند که در یابم ،
جهان تا کجا زیباست.
.با سلام . منتظر حضور شما در دفتر عشق هستم.. شاد باشید. یا حق
جالبه .
تو که اتفاقی با عروسکت خوابیدی...
من غیر از خودم چند نفر دیگه هم میشناسم که اتفاقی ...شاید با عروسکامون نخوابیم...(سن افراد ذکر شده بین ۲۴-۱۷ سال میباشد)...قابل توجه دنیای برتر!!!
در ضمن اصلا هم لوس نیستند و همواره با خرید عروسکهای جدید در حال اپدیت هستند.
اسنوپی هم بانمکه...